پرنیان صورتی

ساخت وبلاگ
اون شب ساعت یک وقتی پیام دادی، ناخودآگاه چند سال پیش رو جلوی چشمام تصور کردم.ساعت نه صبح بود. نه صبح یک روز جمعه.من که هرروز تا لنگ ظهر خوابم، نمی دونم چطور اون صبح جمعه اونم ساعت نه بیدار بودم. حوصلم سر رفته بود و راه افتادم رفتم ملاصدرا..ملاصدرا؟ ساعت نه صبح؟ جمعه؟ مگه مغازه ای بازه؟ آدمی هست؟ کتا پرنیان صورتی...
ما را در سایت پرنیان صورتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aparnian-sooratid بازدید : 87 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1400 ساعت: 21:07